یه دست زیر چونه یه دست رو کیبورد ،نشستم دارم این کدی که دیروزتاحالا درگیرش بودم را ران میکنم و براش تست بنچ مینویسم.
تست بنچ ( test bench)  چیز جالبیه! اینجوریه که میشینی یه سناریو مینویسی از اینکه اگر در زمان x سیگنال ورودی شماره 1 از صفر بشه 1 و در زمان y سگنال ورودی شماره 2 از 1 بشه صفر اونوقت انتظار داری که خروجیت چی بشه! طراحی مدارت بر مینای یه منطق و ساختار ذهنی بوده و حالا برای تست بنچ نوشتن تو باید فکر کنی که کجا ممکنه مدار باگ داشته باشه و طبق پیش بینی رفتار نکنه( و خب این خودش چالش سردرگم کننده ایه چون من اگه میدونستم کجای کدم باگ داره ساختار برنامم را اصلاح میکردم!)
نوشتن تست بنچ دقیقا مثل نوشتن یک فیلمنامه است؛ تو کاراکترهات را در نظر میگیری ( سیگنال های ورودی) و بعد یه سری گره داستانی ایجاد میکنی و بعد رفتار کاراکترهات را در حال دست و پا زدن دراین چالش ها  مشاهده میکنی.

+چرا انقدر حرف بی ربط میزنم؟ از اون بدتر چرا انقدر بی ربط فکر میکنم؟