- مهسا ماکارونی فر
- جمعه ۲ فروردين ۰۴
- ۲۱:۲۳
- ۰ نظر
با مامان صحبت کردم برای نوبت تراپی
مثل همیشه قبول نکردند و من ماندم یک مذاکره دیگر شکست خورده
من نمیتوانم ادم امن مامان باشم که بدون قضاوت بدون ترس از احساساتش برایم بگوید. نه اینکه در من خللی باشد ( هرچندکه ناقص و جاهل هستم و پر ا ازخلل) بلکه بیشتر به این خاطر که رسوب سالهایی که مادر ادم امن من بوده را نمیتوان از ذهن دور کرد.