یه تئوری خودیافته دارم که از ترم 4به بعد رو همه امتحانام پیاده میکنم و علیرغم همه نتایجی که با وضع درس خوندنم ازم انتظار میره معمولا نتیجه ای فراتر از انتظار میگیرم. این انتظاری که میگم انتظار میم از درسخوندن منه چون کاملا اگاهه که چیجوری صبح را شب میکنم.

تئوری بیان میکنه که مهم نیست نصفی از سرفصل درس را نخوندی و حتی مهم نیست که هیچ ایده ای برای حل 3تا سوال از 6تا سوال امتحان نداری. مهم اینه که از موضع قدرت با امتحان برخورد کنی و موضع قدرت اینجوریه که به اون چیزی که جلوت هست به عنوان یه تیکه کاغذ کم اهمیت نگاه کنی و شروع کنی از دریچه یه مغز متفکر به قضایا نگاه کنی. واقعیتش اینجوریه که اصلا مهم نیست که مغز متفکر باشی یا نباشی  فقط مهم اینه که چنان در موضع قدرت خودتو نگه داری که نقش مغز متفکر بودن باورت بشه .

شاید تو چندتا امتحان این تئوری اونجور که باید نتیجه مطلوب نداشت و مثلا من الکترونیک 1رابا 13 پاس کردم ولی تو بقیه درس ها خوب عمل کرد و من به این میگم خودپروری در سیستم اموزش عالی :)