در راستای این پست باید بگم که اون رفیقی که قرار بود بریم باش کرمانشاه و کلا غرب کشور ، پاشد رفت گرجستان و این کشورهای اطراف دریای خزر. اون رفیقی هم که قرار بود بره فرانسه ، ویزاش نیومد و نشسته همون طهران و داره پروژه های ترمش را میزنه و منم نشستم تو سایت دانشکده دارم اخرین صفحات این کتاب را میخونم که بعد بیام پستش را بنویسم و کلا سطح مطالعه و استدلال های بسیار متفکرانه ام را بکنم تو چشم و چالتون :|

خلاصه که سلطان جهان همچنان به گِل است. :|