بالاخره این 31 خرداد که فکر میکردم هیچوقت تو زندگیم نمیبینمش، تموم شد.
31 خرداد دفاع کردم، کلید خونه جدید را تحویل گرفتیم و اره تابستون هیجان انگیزی داره شروع میشه.
نشسته ام و تموم این اتفاقات ریز و درشت این یک ماه را بالا و پایین میکنم و نسبت به تمام جزئیاتش به خودم افتخار میکنم نه اینکه گند نزده باشم، یه جاهایی گند زدم ولی بالغانه جمعش کردم چیزی که خودم هم انتظار نداشتم.
دو تا حس را قبلا خیلی کم تجربه شون میکردم و در این یک ماه با فرکانس بالا دارم تجربه شون میکنم:

- جاه طلبی: تو کار خیلی خیلی بیشتر از قبل جاه طلب شدم، خودم را تو موقعیت هایی قرار میدم تا مسئولیت هایی بیشتری حس کنم و تصمیم های بزرگ تری بگیرم و تاثیرگذاری بیشتری داشته باشم.

-  اهمیت دادن به مشکلات کسی غیر از خودم: این بچه نمیدونم داره با قلبم چیکار میکنه ولی نسبت به مشکلاتش و دغدغه هاش اندازه مشکلات خودم اهمیت میدم و این خیلی عجیبه!


از عملکردم در بهار 1401 راضیم و از 10 به خودم 8 میدم. جایی که میخواستم ته خرداد توش قراربگیرم را دارم و حالا وقت پلن کردن برای تابستونه، تابستونی که پله اول 3 تا پروژه بزرگه برام و برای هرکدومش یک دنیا ذوق دارم و هیجانش داره دیوونم میکنه.


بچه ها از پا نیوفتین، ادامه بدین، ما اومدیم که تا تهش بریم. تا ته تجربه هاتون را برید و از خیلی چیزها نترسید.