- مهسا ماکارونی فر
- سه شنبه ۱۹ مهر ۰۱
- ۱۰:۳۷
- ۰ نظر
اینجا فقط سیاهی و تاریکی که اضافه میشه
فردا بابا جراحی دارن و نتیجه هر چی که باشه من میدونم که روزهای سختی را پیش رو دارم. روزهایی که تمام قد باید وایسم و خانواده ام را حمایت کنم و ببرم جلو تو دلی این سیاهی
من اما نمیدونستم که میتونم یه یک نفر دیگه هم تکیه کنم
نیمدونستم که چه حسی داره وقتی یه نفر انقدر قاطع پشتم وایمیسه و هوامو داره
نمیدونستم که میشه با یه حرف از یه نفر دیگه انقدر قوی تر شد
من دیشب فکر میکردم که حقش نیست، انصاف نیست در حقش
لیاقتش خیلی بهتر و بیشتر از این حرفاس
امروز صبح ولی باورش کردم که پیشم هست که هرچی هم که بشه هست
من فقط تا قبل از این نمیدونستم که میشه ولی الان...