دلی به روشنی باغ ارغوان دارم

که با طلوع، صدا میکند هزاران را

و چشم های من، آن چشمه های تنهایی ست ... .

و به دست سوخته نیلوفران رود آرام 

و پای به فَلقی سبز ...

وه، چه بیدارم!

شکوه قله، چه بیهوده است

و این سلوک حقیر،

برای رفتن، باید همیشه جاری بود

و در تمامی ظلمت

شکوه سرخ گلی شد.

م.آزاد

عکس نوشت: شهریور 95 در راه قله توچال