- مهسا ماکارونی فر
- شنبه ۱۰ شهریور ۹۷
- ۲۰:۰۸
- ۱ نظر
دقت کردین که وقتی به یه کسی فحش میدیم و میگیم: فلان. در جواب برمیگرده و میگه: خودت فلان. ولی اگر که از یه کسی تعریف کنیم و بگیم: بیسار. در نمیاد بگه : خودتم بیسار.
_این رفتارهای عجیب اجتماعی_
دقت کردین که وقتی به یه کسی فحش میدیم و میگیم: فلان. در جواب برمیگرده و میگه: خودت فلان. ولی اگر که از یه کسی تعریف کنیم و بگیم: بیسار. در نمیاد بگه : خودتم بیسار.
_این رفتارهای عجیب اجتماعی_
داشتم فکر میکردم که چقدر جذاب میشد که به عنوان شغل آینده«شکارچی کوسه»بودن را انتخاب میکردم و بعد ماهی یکبار به آب میزدیم و شکاری میگرفتیم و گوشتش را به رستوران دم میدون هرمز میفروختیم و اونم به خورد یه مشت گردشگر ندید بدید میداد و خودم در راس این هرم غذایی به گیاهخواری روی می آوردم و از عدس ارتزاق میکردم.
داشتم فکر میکردم که اگر ما با خوردن گوشت ماهی قزل الا موجب بقای نسل اون میشیم چرا همچین حرکتی را برای کوسه ها نزنیم؟
پ.ن :بهمن که هرمز بودیم، کالاماری خوردیم و الان یادش افتادم و دلم تنگ شد. هرمز خیلی جادویی بود!.
هر موقع درباره یه کار سهل و بیخودی، دچار پنیک اتک میشم. میرم ویدیو این لباس خفاشی ها که از دره میپرند بعد از ۱۰سامتی زمین رد میشن را نگاه میکنم و با خودم میگم این انسان چه کارها که نمیکند. یه جورایی همون فانکشن قورباغه را قورت بده و اینارا داره برام.
تو حال که میشینی ساعت رو دیوار یه چیزی نشون میده، ساعت تلویزیون یه چیزی، ساعت موبایل یه چیز دیگه. یه جوری همه باهم نگاهت میکنند و میگن: «در دنیای تو ساعت چند است؟»
غمگینم مثل کسی که از نظام سرمایه داری آمریکا متنفره ولی مجبوره تو آمریکا زندگی کنه!
شاید بیاید بخونید: هاجرو فی الارض و فلان
و باید بگم مهاجرت اونجا خوب بود که مثل امام حسین دست اهل بیت را بگیری و بزنی و بری نه اینکه مثل ما هرکسی بخواد پاشه بره یه وری!
مکان ها و زمان ها و موقعیت هایی است که ما انتخاب شان نمیکنیم اما ادم هایی هستند که انتخاب ما هستند و کنترل ما بر روی سرنوشت مان. اگر فقط یک چیز را درست انجام داده باشم ، انتخاب ادم های درست است و تمام.
میدونی گاهی وقتا دلت میخواد تو حال زندگی کنی، تو همین لحظه. گاهی وفتا اما بلند پروازی و ارمان خواهی تو را وادار به تلاش شبانه روزی میکنه. هردو یک چیزه! معجزه ای به اسم زندگی! روزهایی هست که انزوا بخش غالب من است و روزهایی هست که اجتماع دارایی من است.
سال ها بعد خواهم نوشت که من تابستان 97 را با جادو گذراندم. جادوی 3 روز در هفته ورزش سنگین کردن، جادوی گذراندن کورس انلاین و انجام تکالیفش ان هم در موضوعی شگفت انگیر، جادوی کشف سریال خوبی مثل this is us ، جادوی اشپزخانه با غذاها و شیرنی های ملل مختلف.
مقادیری موضوع تاریک در خودم و احوالاتم کشف کردم و از شکننده و ضعیف بودنم به تعجب امدم! راه حل اما همیشه روی میز هست.